راه و ماه

زیر پوست زندگی متأهلی

راه و ماه

زیر پوست زندگی متأهلی

دوره آموزشی فکر و نقد

تقریبا ده سال پیش بود که یک موسسه ی نوپا کلاسی برگزار کرد به نام «روش مناظره» 

من آن روزها فقط یک دختر دبیرستانی درسخوان بودم که اگر جمع، از مادر و عمه هایم فراتر می رفت زبانم می چسبید ته حلقم و نمی توانستم سلام بگویم حتی! 


نه مثل این سال ها که گاهی همینطور که پا روی پای انداخته ام از ته کلاس مختلط و شلوغ دانشگاه خطاب به استاد سوال کنم و انتقاد کنم!


خب آدم ها تغییر می کنند. 

الان فکری شده ام کاش به جای این همه اردوها و مسابقات وبلاگ نویسی کلیشه شده می آمدند برای وبلاگ نویسان «روش مناظره» می گذاشتند. البته قبلش یک کار علمی می خواهد که روش مناظره کامنتی، چتی، تلفنی و حضوری را استخراج کرد! فکر کنم بشود منابع خارجی خوبی برای این فن پیدا کرد.

روش مناظره، روش نقد فیلم، روش نقد مقاله و ... می تواند از سرفصل های این دوره آموزشی باشد.



شرکت کنندگان هم گزینشی نیایند. اصلا باید مسئول برگزاری از همه تیپ فکری دعوت کند و همانجا گوی و میدانی و مناظره مستقیم روی سن برگزار کنند.

فضای پرتنشی می شود. تصورش هم استرس آور است. اما این وبلاگستان و آدم هایی که من می بینم به همچین دوره ای نیاز مبرم دارند. الان تصوری که من از وبلاگستان دارم یک اتاق شیشه ای خیلی بزرگ است که همه چشمشان را بستند و دارند با تمام قوا داد می زنند؛ در نتیجه هیچ کس صدای هیچ کس را نمی شنود!


ناگفته نماند همه شخصیت های مجازی که من می شناسم در این دوره آموزشی شاگرد خواهند بود! حالا بیابید استاد را ...


صداسیما

هیچ کس

راضی

نیست

.

تصویر هست... صدا داری؟!

راست گفته اند که تلویزیون رسانه ای یک سویه هست. صبح تا شب دارد یک ریز حرف می زند اما کَر است!

این همه اقشار مختلف با سطح اقتصادی، اجتماعی و اعتقادی مختلف از هزار دَر بهش می توپند اصلا به روی مبارکش نمی آورد!

صبح که تلویزیون را روشن می کنیم باز همان آش است و همان کاسه.


یعنی صد رحمت به همین اینترنت. هر صد صفحه ای که می خوانی می توانی امید داشته باشی دست کم یک صفحه مطلبت خوانده شود!

واقعا مانده ام چطور آقای صدا و سیما یک تنه جلوی همه ی این انتقادات ایستاده؟ 



حد واجب حجاب خانم ها- آرایش

وجه و کفین را همه مان شنیده ایم.

خانم ها باید جلوی نامحرم همه بدن خود غیر از وجه و کفین را بپوشانند. وجه و کفین هم به شرطی که زینت نداشته باشد.

حالا موضوع را کمی باز می کنیم.


وجه یعنی صورت. یکی از مصادیق زینت صورت، آرایش کردن است. بعضی فکر می کنند سرمه چون در اسلام سفارش شده پس اشکالی ندارد. سرمه هم نوعی از آرایش است. کرم های ضد آفتاب سفید کننده هم بعضی شان آرایشی حساب می شوند. دیگر تصمیم با خود فرد است که چقدر می خواهد به خط قرمزها نزدیک شود.


البته از حق نگذریم بعضی استفتاها در مورد آرایش هست که کمتر کسی شنیده. شاید مراجع دینی احتیاط می کنند آنها را منتشر کنند چون ممکن است مردم همینها را بهانه کنند و پا از حد فراتر بگذارند.


مثلا  آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به استفتایی در مورد آرایش فرمودند که اگر آرایش ملایم باشد یعنی جلب توجه افراد نکند اشکال ندارد. و در جای دیگری هم فرمودند:آرایش گردى صورت و دستها تا مچ در صورتى که بسیار خفیف باشد و منشأ مفسده اى نگردد اشکالى ندارد، ولى از آرایشهاى تند یا مفسده انگیز باید پرهیز کرد. لینک


 آیت الله خامنه ای  هم استفتایی درین باره دارند:

سوال: آن مقدار از زیور زنان که ظاهر است مثل حلقه نامزدى، آرایش معمولى ابروان و ... آیا واجب است پوشانده شود؟

جواب: هر آنچه عرفاً زینت محسوب مى‌شود باید از نگاه نامحرم پوشانیده شود. لینک


جای دیگری هم استفتایی از مقام معظم رهبری دیدم درباره حکم استفاده از سرمه برای چشم. فرموده بودند اگر خط سرمه مشخص نباشد اشکالی ندارد. ( نقل به مضمون. الان نتوانستم عین استفتا را پیدا کنم. هرکسی اگر با چشم خودش متن را دید برود عمل کند!)


خلاصه اینکه هرکسی باید برود دنبال حکم مرجع خودش. بله این مسئله جای اختلاف است. مثلا من اگر مقلد آیت الله مکارم بودم می توانستم کمی آرایش کنم؛ اما چون مرجعم آیت الله خامنه ای است نمی توانم.


آیت الله خامنه ای ارجاعش داده اند به عرف. یعنی اگر آرایش عرفا زینت محسوب می شود باید پوشانده شود. البته عرف داریم تا عرف! یادم هست در یکی از کلاس های احکام بود که استاد کلی برایمان توضیح داد منظور از عرف، عرف متشرعین است. البته متشرعین هم بالا و پایین دارند. متشرعین قمی که من می شناسم عرف آرایششان با متشرعین شیراز توفیر دارد. اما من برای خودم وقتی عرف متشرعین حد وسط شیراز و قم ( نه شور شور نه بی نمک!) را در نظر می گیرم به این نتیجه می رسم که آرایش، عرفا زینت است.


از این استفاتات اینطور می شود فهمید که  ظاهر کردن هر آرایشی حرام نیست؛ ولی خب راه رفتن روی مرز، احتمال خطرش زیاد است. من که به شخصه می ترسم! چون همین آرایش اول کم، برای شخص عادی می شود و یادش می رود به کمک اینهمه کرم پودر چاله چوله هایش را پوشانده، بعد مبدا آرایش کم را از ته آرایش شروع می کند و همینطور می رود تا بالا! 


برداشت من از حکم آیت الله مکارم درباره آرایش این است که اگر مشخص نباشد شخص آرایش کرده، اشکالی ندارد. مثلا بعضی ها لب هاشان خیلی رنگ پریده هست یا کک مک روی صورتشان دارند. اگر این آرایش خفیف طوری باشد که حتی خانمی از نزدیک متوجه نشود ایشان آرایش کرده و فکر کند مادرزاد همین شکلی بوده اشکال ندارد!


بگذارید کمی عینی تر حرف بزنیم. به نظر من استفاده از ریمل، سایه، خط لب، خط چشم و رژهای براق کننده باعث می شود آرایش دیگر خفیف نباشد. یعنی عملا کسی که دست به آرایش می برد دلش نمی آید به یک کرم کم رنگ و رژ لب مات بسنده کند. دوست دارد بقیه بفهمند که آرایش کرده و همین آرایشش را غلیظ می کند.

می دانید این آرایش خفیف را من کجاها دیده ام؟ وقتی آرایش کرده ها یک روز تجدید آرایش نکنند یا صورتشان را بشویند ته آرایشی می ماند که رنگ و غلظت ندارد.

حالا این نظر من است. دیگر هرکس مکلف است برود دنبال تشخیص با توجه به حکم مرجع خودش البته. الکی الکی هم نمی شود از حکم یک مرجع به دیگری رجوع کرد. شرایط دارد.


یادم باشد در مطالب بعدی درباره حد واجب حجاب و ابرو، جراحی زیبایی، عینک، لنز، انگشتر و دستبند، پوشش ساق دست، چانه و روی پا  هم بنویسم. چیز دیگری از قلم مانده؟

این مهمانی های زنانه

یکی از معضلات زیادی پر و بال دادن به موضوع حجاب این است که بعضی فکر می کنند فقط برای پوشش جلوی نامحرم هست که اسلام دستوراتی داده. فکر می کنند وقتی نامحرم نباشد دیگر هرطور میلشان کشید می شود لباس بپوشند. نتیجه اش هم می شود مهمانی های زنانه با لباس هایی بسیار باز و زننده.


حالا مردان شاید زیاد ندیده باشند ( ان شاالله که همینطور است!) مهمانی زنانه یا عروسی هایی که زنان با آرایش های بسیار غلیظ - که بعضی آرایش خلیجی می گویند اما عموما مایل به شیطان پرستی است- ظاهر می شوند. لباس هایشان روز به روز کوتاه تر و تنگ تر و بدن نما تر می شود. بعضی وقت ها جاهایی از لباس را کم می گذارند که آدم می ماند چطور به ذهنشان رسیده!


جامعه ی زنان -متاسفانه- دارد با شتاب به سمت باز شدن روابط پیش می رود. حالا من می نویسم باز، خودتان بدانید که یعنی عریان. ازین خارجی ها بپرسید. خوب می دانند زن برای زن یعنی چه؟ ماییم که خودمان را زدیم به بیراهه.


من مطمئنم که نود درصدشان قصد و غرضی هم ندارند. مثل بیشتر دختران بدحجاب که نمی خواهند نگاه پلیدی را جذب کنند و فکر می کنند این نوع لباس فقط برای زیباتر شدن است. اما اثر طبیعی بعضی پوشش ها را نمی شود از بین برد. 


وقتی آدم داخل موج است نمی فهمد مقصد کجاست. نمی فهمد این نوع لباس چه معنایی را می رساند. نمی داند که هر پوشش رفتار خاص خودش را هم می آورد. نمی داند که بعضی پوشش ها «حیا زدا» هستند. اما کافی است یک دنیا دیده در مجلسی بنشیند کنار دستتان و برایتان سیر تا پیاز قصه را بگوید که لباس این خانم که می بینی مال فلان رقاص غربی است و این آرایش مدل فلان رهبر شیطان پرست ها هست و الخ. بعد هم می بینی همان ها که طبق آخرین مد روز پوشیده اند موقع بیرون رفتن همچین خودشان را چادرپیچ می کنند که شک برت می دارد نکند قالب عوض کرده اند؟


کافی است یک مهمان از آمریکا داشته باشی تا برایت بگوید این مدل های لباسی که در ویترین مغازه ها می بینی مال پارتی های آنچنانی خارجی است نه مال زن محجبه مسلمان. بعد تو می مانی جواب این مسلمان آمریکا نشین را چطور بدهید. چطور توجیه کنی که زنان محجبه ی ما حجاب را فقط در حد یک چادر جلوی نامحرم فهمیده اند. نفهمیدند که بانوی مسلمان، باید همیشه باوقار بپوشد. اصلا مگر نخوانده اند که تشبه به لباس کفار حرام است؟ اینقدر لباس کفار، تن مسلمان جماعت دیده ایم که تشخیصش برای ما سخت است. 


من خیلی دلم پر است ازین موضوع. خیلی ها! بارها با دوستانم بحث داشته ام. دلم می گیرد ازینکه دختر مسلمان بخواهد با لباس های سر و ته آب رفته و آرایش های غلیظ خودش را به اصطلاح بالا بکشد. بخواهد ثابت کند که مثلا امل نیست.


حیف که نمی شود بیشتر ازین مسئله را باز کنم. حیف.

به نظرم مشکل همان است که اول متن گفتم. باید یادمان باشد که پوشش، مراتب دارد. 

پوشش جلوی نامحرم

پوشش جلوی محارم مذکر

پوشش در مهمانی های زنانه

پوشش مقابل همسر

لباس ما در هر کدام از مراتب بازتر از حدش باشد حیاء را می برد. حیاء هم که رفت دیگر مراتب نمی شناسد. می زند به مرتبه ی دیگر. می زند به نسل بعد از ما. می زند به آخرت!