-
لبخند بزن دلاور!
یکشنبه 5 تیرماه سال 1390 00:09
با کسانی که زیاد بهتون تیکه می ندازن مقابله به مثل نکنید چون همونا کم طاقت ترین هستند در شنیدن انتقاد.
-
دوره آموزشی فکر و نقد
سهشنبه 31 خردادماه سال 1390 11:27
تقریبا ده سال پیش بود که یک موسسه ی نوپا کلاسی برگزار کرد به نام «روش مناظره» من آن روزها فقط یک دختر دبیرستانی درسخوان بودم که اگر جمع، از مادر و عمه هایم فراتر می رفت زبانم می چسبید ته حلقم و نمی توانستم سلام بگویم حتی! نه مثل این سال ها که گاهی همینطور که پا روی پای انداخته ام از ته کلاس مختلط و شلوغ دانشگاه خطاب...
-
بگو و رَد شو
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 13:56
لازم نیست اینقدر بحث را ادامه بدهیم تا بالاخره پشت یکی را به خاک بمالیم
-
خوب می شم آیا؟
یکشنبه 29 خردادماه سال 1390 13:53
نمی دانم چرا اشتباه های تایپی من معنا دار است! نه اینکه جای دو حرف عوض شود یا یکی از قلم بیفتد. کلمه کاملا متفاوتی می نویسم. مثلا دارم تند و تند تایپ می کنم به جای «خوردم» می نویسم «خوابیدم» یا به جای «پنجره» می نویسم «در» از دیروز که اشتباهات تایپی به گفتارم هم سرایت کرده. مثلا به همسرم می گفتم «فلان چیز توی کشوی...
-
صداسیما
شنبه 28 خردادماه سال 1390 18:44
هیچ کس راضی نیست .
-
تصویر هست... صدا داری؟!
شنبه 28 خردادماه سال 1390 18:42
راست گفته اند که تلویزیون رسانه ای یک سویه هست. صبح تا شب دارد یک ریز حرف می زند اما کَر است! این همه اقشار مختلف با سطح اقتصادی، اجتماعی و اعتقادی مختلف از هزار دَر بهش می توپند اصلا به روی مبارکش نمی آورد! صبح که تلویزیون را روشن می کنیم باز همان آش است و همان کاسه. یعنی صد رحمت به همین اینترنت. هر صد صفحه ای که می...
-
دستاورد اعتکاف!
شنبه 28 خردادماه سال 1390 18:04
اولین و تنها باری که اعتکاف رفتم سال 83 بود. دیگر هیچ وقت قسمت نشد. راستش خودم هم از ته دل دعا نمی کردم که قسمتم بشود. من توی عبادات خیلی سخت گیرم. به مادرم رفتم. ( شیرازی های می گویند به مادرم بُردم) سخت گیریش برای خودم هست. می گویم حالا خیلی نمازهایت را اول وقت می خوانی که حالا بخواهی معتکف هم بشوی؟ زحمت بکش دو روز...
-
طلسم کتاب
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 16:44
اتفاقات خوب زندگی وقتی سراغت می آید که انتظارش را نداری. دو سالی می شود که - غیر از کتب درسی- نتوانستم هیچ کتابی به آخر برسانم. رمان، خاطره، طنز، شعر... هرچه بگویید دست گرفتم؛ اما فایده نمی کرد. چند صفحه از کتاب که می خواندم دلم را می زد و پرتش می کردم یک گوشه. دیگر از آن دختر کتابخوان خبری نبود. البته من هیچ وقت...
-
انعکاس
چهارشنبه 25 خردادماه سال 1390 19:52
تمام قرص ماه وامدار چشم خورشید است.
-
خسوف
چهارشنبه 25 خردادماه سال 1390 17:45
امشب ماه می گیرد ... دلش از دوری خورشید
-
حد واجب حجاب خانم ها- آرایش
سهشنبه 24 خردادماه سال 1390 10:40
وجه و کفین را همه مان شنیده ایم. خانم ها باید جلوی نامحرم همه بدن خود غیر از وجه و کفین را بپوشانند. وجه و کفین هم به شرطی که زینت نداشته باشد. حالا موضوع را کمی باز می کنیم. وجه یعنی صورت. یکی از مصادیق زینت صورت، آرایش کردن است. بعضی فکر می کنند سرمه چون در اسلام سفارش شده پس اشکالی ندارد. سرمه هم نوعی از آرایش است....
-
این مهمانی های زنانه
یکشنبه 22 خردادماه سال 1390 18:40
یکی از معضلات زیادی پر و بال دادن به موضوع حجاب این است که بعضی فکر می کنند فقط برای پوشش جلوی نامحرم هست که اسلام دستوراتی داده. فکر می کنند وقتی نامحرم نباشد دیگر هرطور میلشان کشید می شود لباس بپوشند. نتیجه اش هم می شود مهمانی های زنانه با لباس هایی بسیار باز و زننده. حالا مردان شاید زیاد ندیده باشند ( ان شاالله که...
-
هزار و یک سوال نهفته
یکشنبه 22 خردادماه سال 1390 10:53
مامان زنگ زده. قبل ازینکه شروع به صحبت کند می گویم راستی سبزیِ سبزی پلو چی چیا هست؟ شروع می کند به توضیح دادن. ماژیک وایت برد را برمیدارم روی کاشی دیوار آشپزخانه می نویسم. بعد سوال خارج از متن می پرسم. بعد یادم می آید سبزی قلیه ماهی را هم بپرسم. هنوز نقطه نگذاشته سوال بعدی را می پرسم. نمی دانم چرا قبل از ازدواج اینقدر...
-
بدحجابی زیباتر است یا بی حجابی؟
شنبه 21 خردادماه سال 1390 21:38
این بدحجاب هایی که توی خیابان می بینیم، بدحجاب که زاده نشده اند. خیلی هاشان اعتقاداتی دارند. دین و ایمان دارند. حتی خیلی شان قبلا چادری بودند. چادری هم نبودند اقلا محجبه که بودند. وگرنه چرا ده سال پیش وضع حجاب اینطور نبود؟ گام اول کنار گذاشتن چادر بود. بعد مانتوها آب رفت و صورت ها بزک شد. آمار ندارم؛ از مشاهداتم می...
-
صفر نهصد و مداد نوکی
شنبه 21 خردادماه سال 1390 11:49
دو سه دقیقه به شروع امتحان مانده بود. کنار محل تحویل کیف ها رو جدول نشسته بودم و داشتم تند تند خلاصه هایم را مرور می کردم. دیدم یک جفت پا دارد نزدیکم می شود. سرم را بالا آوردم. دختری چادری بالای سرم ایستاده بود. با حالت درمانده ای گفت: خانوووم! شما مداد اضافی نداری؟ گفتم: چرا دارم. صبر کن.زیپ جامدادی را که توی مشتم...
-
آشپزی به شرط همسر
سهشنبه 17 خردادماه سال 1390 14:37
زندگی پر از تجربه های جدید است. هزاران کار هست که برای اولین بار انجامشان می دهی. مثلا من امروز برای اولین بار عبای یک روحانی را اتو زدم! خدا برکتی هم بود این عبا. هرچه می زدی تمام نمی شد. سر و تهش هم که ناپیدا. به نظرم از اتو زدن چادر مشکی هم سخت تر بود. عبا، توری کرم رنگ بود. روی میز اتو معلوم نمی کرد صاف شده یا نه....
-
نذر امام هادی
یکشنبه 15 خردادماه سال 1390 19:41
امسال مادر تصمیم گرفته روضه هر ساله ی امام هادی اش را جای دیگری بگیرد. گشته و گشته یک مسجد قدیمی و باصفا پیدا کرده. ازین مسجدهایی که پاتوق شبانه پیرمرد پیرزن ها هست و با چشمشان هر شب حضور غیاب می کنند. از اینها که آدم دلش می خواهد برود توی حیاطش بنشیند و رفتار آدم های خیلی معمولی اش را فیلسوفانه نگاه کند. بعد خیلی زود...
-
آقایون یاالله...
یکشنبه 15 خردادماه سال 1390 00:27
اگر بخواهیم محدود شدن لذت مردان از زنان را تنها دلیل و فلسفه حجاب بدانیم بیراهه رفته ایم. اولین سوال دختر امروزی این است: چرا من خودم را به سختی بیندازم که مردان راحت باشند؟ ولی می شود به عنوان یکی از هزاران کارکرد حجاب ذکرش کرد. مثل این متن کوثر. حالا این محدود شدن مردان برداشت های مختلف دارد البته. یکی از اقوام ما...
-
شهریه
شنبه 14 خردادماه سال 1390 21:45
اولِ ماه قمری ما آخرِ ِ برج بقیه ست.
-
تاریخ ِ همیشه مجهول
پنجشنبه 12 خردادماه سال 1390 17:10
درس حدیثمان دو واحد بیشتر نبود. بهش میگفتیم درایه. اما خب درایة الحدیث فقط یک بخشی از کتابمان بود. در یک ترم گریزی به مباحث کلی حدیثی داشت. برای من که خیلی جذاب بود. سر کلاس با خودم فکر می کردم اگر زمان نقل حدیث از پیامبر، هرکدام از اصحاب یک رکوردر همراهشان بود یا با موبایلشان ضبط می کردند الان دیگر علم رجال نیاز نبود...
-
گاهی کدبانو
پنجشنبه 12 خردادماه سال 1390 12:29
قبل از ازدواج اصلا حال و احوال این خانم های تمام وقت خانه دار را درک نمی کردم. نمی فهمیدم چطور می شود یک زن به چاردیواری خانه راضی بماند. به اینکه هر روز بپزد و بشورد و بروبد تا اهل بیت بیایند خانه شارژ شوند. مثل هتل بهشان سرویس داده شود تا صبحش دوباره بزنند بیرون. و باز خانم خانه می ماند و هزار و یک کار روتین. فکر می...
-
زردآلو چیدن!
چهارشنبه 11 خردادماه سال 1390 08:40
زردآلو، طلای تابستان
-
مستانه
سهشنبه 10 خردادماه سال 1390 13:01
که پیش چشم مست تو شراب خوار شود؟ که پیش چشم مست تو شراب، خوار شود.
-
خیابان ساحلی- شیراز
شنبه 7 خردادماه سال 1390 13:44
-
توت چینی
شنبه 7 خردادماه سال 1390 13:42
عکاس: عطیه
-
شکوفه انار
شنبه 7 خردادماه سال 1390 13:40
-
خواهری که نشناختمش
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 12:36
مدتی است که ریحانه بیشتر اینترنت می آید. ازدواج کردن خواهر برادرهایش و اینترنت پرسرعت هم مزید علت شده. خیلی وقت ها با هم چت می کنیم و عکس و لینک های جالب می فرستیم. همیشه وبلاگش را می خوانم و یکی در میان نظر می دهم. او هم پیگیر مطالب وبلاگ دیگرم هست. امروز خواستم ببینم جاهای دیگر هم فعال هست یا نه. رسیدم به یک سری فید...
-
لوازم آرایش با ویتامین کا!
چهارشنبه 4 خردادماه سال 1390 11:58
هنوز برای مامان هدیه ای نخریدم. سه تا امتحان این هفته ام و کربلا رفتن بابا، خریدن هدیه روز مادر را عقب انداخت. هرچه توی خانه فکر کردم که چیزی به ذهنم نرسید. گفتم ویترین مغازه ها را نگاه کنم بلکه جنسی چشمم را بگیرد. کیف که تازه خریده، کفش که بگیر نگیر دارد، لباس که ریحانه برایش هدیه گرفته، طلا که مثقالی خدا تومن است!...
-
فضاسازی آثار هنری!
دوشنبه 2 خردادماه سال 1390 10:24
یکی دو روز هست که دارم کلیپی با موضوع حجاب در فرانسه می سازم. برای یک سمینار به مناسبت هفته زن. درباره حجاب در فرانسه قبلا مطالعه داشتم و مقاله ای هم در موردش نوشته بودم. با اینکه ذهنم آماده بود اما انتخاب متن خیلی برایم مهم بود و یکی دو روز درگیرش بودم. عکس هم که إلی ماشاالله در اینترنت هست! کمی بابت موسیقی متن کلیپ...
-
از شهودات آشپزی
یکشنبه 1 خردادماه سال 1390 17:57
آمدم برنج را بریزم داخل قابلمه آب جوش یک قطره اش پاشید روی دستم سوختم تازه فهمیدم چرا مامان ها اینقدر نقطه نقطه اند!