رسم بوده که خانواده ی عروس در مراسم ازدواج دخترشان، نامزدی، عقد، حنابندان و ... خیلی خودشان را خوشحال نشان ندهند، لباس های پرزرق و برق قرمز و رنگ های جیغ نپوشند و زیادی هم کل و دست نزنند! حتی کمی اظهار ناراحتی و غصه هم مستحب است. برادرهای عروس غیرتی بشوند و مادر عروس غمبرک بگیرد. حالا مگر داماد چه تحفه ای بوده که دست و پایشان را گم کنند؟ دخترشان را از بوته عمل نیاوردند که!
برعکس آنها، خانواده ی داماد باید بزند و برقصد و با دمش گردو بشکند که همچین عروس گلی نصیبش شده! خواهرشوهرها واسونک بخوانند و مثل پروانه دور عروس بگردند. مادرشوهر قربان صدقه ی عروسش برود و پدرشوهر سر کیسه را شُل کند.
البته الان دوره زمانه عوض شده. وقتی دخترها خودشان تور پهن می کنند برای شکار مورد، دیگر خانواده که جای خود دارد.
رسم الان بی رسمی است! هرکس هرجوری که دلش بکشد زندگی می کند!
کلا همه راحتن الان
ولی حال می کنم شما کلن ناراحتی .
!!!
میگم کاش این وبلاگ شما توی بلاگفا بود تا میشد به روز شدنش رو دید
بس که ساده نویسی ات را آدم دوست دارد
کاش توی بلاگفا مینوشتین تا میشد به روز شدنتون رو دید
بس که آدم دوست داره بخونتتون
لطف دارید.
با آقا سهیل موافقم
نوشته هاتون سبک جالبی داره
مشخصه یه عالمه مطالعه و ذوق پشت این نوشته های به ظاهر ساده وجود داره
نظر لطف شماست. ممنون