راه و ماه

زیر پوست زندگی متأهلی

راه و ماه

زیر پوست زندگی متأهلی

کاچی بهتر از هیچی

قبل از اینکه فرصت پاسخ داشته باشد

سریع خداحافظی کن و صفحه را ببند

دفعه بعد که وارد ایمیلت شدی

از او

پیامی یک کلمه ای داری

«خداحافظ»!

دل بازار

گاه

دلسوزی ها

دل می سوزاند.

کم کم عادت می کنم

روح شدن

درد دارد.


می بینی

نمی بینند.

ساده نگذریم

روز به روز بیشتر باورم می شود که نوشته های ما در اینترنت خوانده نمی شود بلکه اسکن می شود !

همین مطلب قبلم مثلا. بعضی نظرات را که می خواندم می گفتم خدایا اگر واقعا اینقدر توهین آمیز نوشتم توبه می کنم! بعد برمیگشتم می دیدم دقیقا نقیض انتقادی که بهم شده را داخل متن نوشته بودم.


حالا کاش فقط همین اسکن بود. هرکس دنبال هر سوتی که باشد در اسکن متون نشانه ای از همان را پیدا می کند بعد خودش پر و بالش می دهد!


نوشته ها که هیچ؛ آدم ها هم اینجا اسکن می شوند. یک نگاهی به سرتاپایت می اندازند و ساده رد می شوند؛ اما توی دلشان قضاوت هاست که روحت هم خبر ندارد.


اهل درد دل کردن و شکوه و ناله از اینترنت نیستم که واویلا چقدر بی وفا است و به هیچ کس رحم نمی کند و دار التهمت است! معتقدم از هر جایی - و هرکسی- باید اندازه ی خودش انتظار داشت. اینترنت اختراع نشده که تنهایی های ما را پر کند که روابط ما را حسنه کند.


اما باور کنیم که پشت این اسم و وبلاگ و آیدی آدم حی و زنده ای وجود دارد که نفس می کشد، راه می رود، برای خودش شخصیتی دارد، عقایدی دارد و برای عقایدش هم دلایلی.

می شود از کنار خیلی از آدم ها رد نشد؛ اما اگر رد شدی اسکن نکن؛ خوب نگاه کن!