درس حدیثمان دو واحد بیشتر نبود. بهش میگفتیم درایه. اما خب درایة الحدیث فقط یک بخشی از کتابمان بود. در یک ترم گریزی به مباحث کلی حدیثی داشت. برای من که خیلی جذاب بود.
سر کلاس با خودم فکر می کردم اگر زمان نقل حدیث از پیامبر، هرکدام از اصحاب یک رکوردر همراهشان بود یا با موبایلشان ضبط می کردند الان دیگر علم رجال نیاز نبود تا بخواهیم سندیت حدیث را ثابت کنیم! فایل صوتی از دست هرکسی که بهمان می رسید می شد بهش اعتماد کرد ( اگر ادیت نشده بود!)
به خیال خامم می گفتم خوش به حال آیندگان ما که وقتی میخواهند تاریخ ما را روایت کنند هزار و یک سند عکس و فیلم و صدا و دستنوشته های کارشناسی شده دارند.
اما حالا ببین. وسط معرکه ی تشییع جنازه به آن شلوغی یک نفر از دنیا می رود. کلی آدم دورش بوده و همه موبایل داشتند؛ اما ببین بازار شایعات متناقض را که چه داغ است!
سلام


بابت قضیه اول باید بگم دارن دانشمندان رو یه پروژه کار میکنن که صداهای سالها پیش که در فضا رها شده رو پالایش کنن و بیشترهم برای این قضیه پیش بینی شده !
و بابت قضیه هاله هم هر دو طرف تقصیر دارن که این جو پیش میاد هم این طرفی ها و هم اون طرفی ها !
67593
آدم اگر عاقل باشه و دوست داشتنها و نداشتنها کورش نکرده باشه ، می تونه توی این آشفته بازار حقیقت رو تشخیص بده