راه و ماه

زیر پوست زندگی متأهلی

راه و ماه

زیر پوست زندگی متأهلی

قم گردی من

قم که می روم اگر یک دور فلکه صفائیه تا سه راه بازار را گز نکنم سفرم سفر نمی شود! بین راه باید فلافل فروشی ها را بو بکشم، سری به دفتر نشر معارف بزنم، دلم غنج برود برای اجناس رنگ و وارنگ مغازه ها، یادی از خاطرات کوچه آمار و ممتاز بکنم، پله های پاساژ قدس را بالا و پایین بروم، سر راه به حضرتش سلامی بدهم، آب گوارای حرم بنوشم، از تازه های فروشگاه سیمای حجاب و جلابیب خبر بگیرم... به سه راه که رسیدم کلی زیر ظل آفتاب منتظر تاکسی بایستم تا همین مسیر را برگردم. 


این طی طریق بیش از حافظ و سعدی گردی و باغ و بستان های شیراز برایم می ارزد؛ حتی در گرمای چهل و اندی.

نظرات 2 + ارسال نظر
یک قمی یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:10 ب.ظ

دلم می خواد برگردم به قم
شهر خوبیها
آن آبهای جویهایش به هزار جردن و خیابان فرشته و اقدسیه تهران می ارزد .
دعایم کن که بتوانم از زندان تهران رهایی یابم
من متاهلم البته مرد هستم و به خواسته زنم در تهران زندگی میکنم
تو هم یک زنی بگو چکنم راضیش کنم؟
با زور فایده نکرد
با محبت فایده نکرد
با وعده و وعید هم فایده نکرد
با توسل به خدا و ائمه فایده نکرد
چهار سال است گیر کردم

سلام. ان شاالله که دعا فایده کند. بعد هم شما از کجا مطمئن هستید که صلاح خانواده و حتی خودتون حتما در بازگشت به قم هست؟ خیلی وقت ها این عدم اجابت ها نشونه ی حکمته؛ ولی ما روی اون چیزی که مصلحتمون نیست بیش از حد اصرار می کنیم.

سروش سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:59 ب.ظ

این طی طریق بیش از حافظ و سعدی گردی و باغ و بستان های شیراز برایم می ارزد؛ حتی در گرمای چهل و اندی. گشتن ؟؟؟؟؟؟؟!!!! گشتن در این فضاها و پی به اسرار عرفانی این دو شاعر عالیقدر و حس و درک این موضوع لیاقت میخواهد که در هرکسی بوجود نمیاید . بقول معروف باید بطلبد و طلبیده بشی نمیدانم چرا هر کسی این روزها برای نشون دادن خودش میخاد خلاف جوی اب شنا کند تا انگ متفاوت بهش بزنن که حاضره بدیهیترین چیزها را منکر شود با خواندن این مطلب کلی تاسف خوردم اما وقتی چندتا مطالب دیگر این وبلاگ نوظهور خوندم دیگه همچی نوشته ای برام از این نو قشر منو متعجب نکرد نه اینکه چون شیرازی هستم بخوام دفاع متعصبانه کنم نه اما چند سطر از شعر های سعدی و حافظ را نه بزور در کلاس مدرسه و کتاب های درسی خونده ای ؟؟؟ در سطر سطر شهر های این دو عزیز بوی خدا میدهد و راه های رسیدن به خدا که تمام تلاش ما رسیدن به این مقصود است و کعبه و بت خانه بهانه.توجه به او ما را رها میکند از طی طریق های واهی و بقول معروف اب در کوزه و ما .... اما اینو بگم جدا از انتقاد که من میکنم من همیشه پیشنهاد میدهم و اینه که همین امشب میرین پیش پدر گرامی و میگین برای اینکه از نعمات این شهر قم میخام در هر لحظه بهرمند بشم . اب گواری حرم به من خیلی میسازه و همچنین به تازه های فروشگاه حجاب هر روز دسترسی دارم و اینجوری به حضرت هر روز میتونم سلام بکنم خواهش میکنم از این شهر شیراز که ابش که نمیدانم چجوری هست هر که بخوره مصداق نمک خوردنو و نمک دان شکستن هست بریم و بسوی وطن موعود رخت بر بندیم و اینو در اخر خاطر نشان میکنم که بنده حاظرم در اسباب کشی بدون هیچ چشمداشتی کمک کنم تا رنج در این شهر زود تر خلاص شوید و همچنین حاضرم بلیط رفت اتوبوس به شرط باز نگشتن دیگر به این شهر را نقدا خودم پرداخت کنم که پدر در این باره نگران نباشن اگر ملاحظه کاری نبود و سوبرداشت بد حتما موبایل میدادم تا بتونین تماس بگیرین تا هم بیام کمک برا اسباب کشی هم تقبل هزینه رفت بشرط باز نگشتن اما فعلا ایمیل میدم تا اگر مهیا شدین خبرکنید .ببخشید که این مدت بهتون بد گذشت
soroshazadi_shiraz@yahoo.com
به امیدی که بتونین به شهر ابا اجدادیتون برگردین و عطر دلنگیز اونجا بهرمند بشین
امین

حتما تا حالا قم زندگی نکردید. حتم دارم! می دونم درکش سخته براتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد