یکی از معضلات زیادی پر و بال دادن به موضوع حجاب این است که بعضی فکر می کنند فقط برای پوشش جلوی نامحرم هست که اسلام دستوراتی داده. فکر می کنند وقتی نامحرم نباشد دیگر هرطور میلشان کشید می شود لباس بپوشند. نتیجه اش هم می شود مهمانی های زنانه با لباس هایی بسیار باز و زننده.
حالا مردان شاید زیاد ندیده باشند ( ان شاالله که همینطور است!) مهمانی زنانه یا عروسی هایی که زنان با آرایش های بسیار غلیظ - که بعضی آرایش خلیجی می گویند اما عموما مایل به شیطان پرستی است- ظاهر می شوند. لباس هایشان روز به روز کوتاه تر و تنگ تر و بدن نما تر می شود. بعضی وقت ها جاهایی از لباس را کم می گذارند که آدم می ماند چطور به ذهنشان رسیده!
جامعه ی زنان -متاسفانه- دارد با شتاب به سمت باز شدن روابط پیش می رود. حالا من می نویسم باز، خودتان بدانید که یعنی عریان. ازین خارجی ها بپرسید. خوب می دانند زن برای زن یعنی چه؟ ماییم که خودمان را زدیم به بیراهه.
من مطمئنم که نود درصدشان قصد و غرضی هم ندارند. مثل بیشتر دختران بدحجاب که نمی خواهند نگاه پلیدی را جذب کنند و فکر می کنند این نوع لباس فقط برای زیباتر شدن است. اما اثر طبیعی بعضی پوشش ها را نمی شود از بین برد.
وقتی آدم داخل موج است نمی فهمد مقصد کجاست. نمی فهمد این نوع لباس چه معنایی را می رساند. نمی داند که هر پوشش رفتار خاص خودش را هم می آورد. نمی داند که بعضی پوشش ها «حیا زدا» هستند. اما کافی است یک دنیا دیده در مجلسی بنشیند کنار دستتان و برایتان سیر تا پیاز قصه را بگوید که لباس این خانم که می بینی مال فلان رقاص غربی است و این آرایش مدل فلان رهبر شیطان پرست ها هست و الخ. بعد هم می بینی همان ها که طبق آخرین مد روز پوشیده اند موقع بیرون رفتن همچین خودشان را چادرپیچ می کنند که شک برت می دارد نکند قالب عوض کرده اند؟
کافی است یک مهمان از آمریکا داشته باشی تا برایت بگوید این مدل های لباسی که در ویترین مغازه ها می بینی مال پارتی های آنچنانی خارجی است نه مال زن محجبه مسلمان. بعد تو می مانی جواب این مسلمان آمریکا نشین را چطور بدهید. چطور توجیه کنی که زنان محجبه ی ما حجاب را فقط در حد یک چادر جلوی نامحرم فهمیده اند. نفهمیدند که بانوی مسلمان، باید همیشه باوقار بپوشد. اصلا مگر نخوانده اند که تشبه به لباس کفار حرام است؟ اینقدر لباس کفار، تن مسلمان جماعت دیده ایم که تشخیصش برای ما سخت است.
من خیلی دلم پر است ازین موضوع. خیلی ها! بارها با دوستانم بحث داشته ام. دلم می گیرد ازینکه دختر مسلمان بخواهد با لباس های سر و ته آب رفته و آرایش های غلیظ خودش را به اصطلاح بالا بکشد. بخواهد ثابت کند که مثلا امل نیست.
حیف که نمی شود بیشتر ازین مسئله را باز کنم. حیف.
به نظرم مشکل همان است که اول متن گفتم. باید یادمان باشد که پوشش، مراتب دارد.
پوشش جلوی نامحرم
پوشش جلوی محارم مذکر
پوشش در مهمانی های زنانه
پوشش مقابل همسر
لباس ما در هر کدام از مراتب بازتر از حدش باشد حیاء را می برد. حیاء هم که رفت دیگر مراتب نمی شناسد. می زند به مرتبه ی دیگر. می زند به نسل بعد از ما. می زند به آخرت!
سلفی گری بدیع شیعی و سایر موارد!
استدلال؟
هرکی با عقل سلیم پوشش خودش رو انتخاب می کنه. آرادی انتخاب پوشش مطرح هست. زن برای زن یا مرد برای مرد یک امر طبیعی هست که ایرانی و غیر ایرانی یا مسلمان و مسیحی نداره. ده درصد از افراد جامعه بدون انتخاب همجنس گرا هستند و این یک بیماری نیست اما نفرت از همجنسگراها یک بیماری هست.
جسارتا مخاطب نوشته بنده شما نبودید. بله شما آزادید. به مقدار دلخواه!
بدترین چیز تو دین اسلام به نظرم اینه که آدما رو فضول بار میاره....به همین سادگی..تا حالا سعی کردی خودت فکر کنی؟
خب شما نظر خودت رو گفتی منم نظر خودم رو! اینقدر درد داشت؟!!
مسلما من به مقدار دلخواه آزاد نیستم. شاید زنان ساکن لبنان آن قدر آزاد باشند که پوشش دلخواه خود را انتخاب کنند اما من خیر.
متن پست شما رو که بار اول خوندم یاد خاطرهای از نوروز چند سال پیش افتادم. اون زمان من متاهل بودم و مهمون خانوادهی شوهر. یک روز عصر خبر دار شدیم که عدهای از اقوامشون برای دید و بازدید عید در راه هستند و به من هم گفتند این افراد بیش از حد معتقد و محجبه اند و بهتر هست بی حجاب نباشی. من هم مثل همیشه مانتو و مقنعهای پوشیدم. همون تیپی که همهی سالها به اجبار در دانشگاه و غیره داشتم. بدون تلاشی در پوشاندن کوچکترین تار مو و بدون تلاشی در نمایان کردن به عمد بخش عمدهاش و طبق معمول همهی سالهام بدون هیچ آرایشی. مهمانها که رسیدند به من یکی یکی معرفی شدند اسمها مختلف و ظاهرها یکسان. فقط بخشی از بینی و دهان پیدا. هیچ کدام را تشخیص نمی دادم. حتی سن و سال. چند روز بعد از طرف همون اقوام به جشنی دعوت شدیم. البته جشن چنین افرادی هم به صورت مرد و زن جدا برگزار میشد. من هم با زیر همون تنها مانتوی سادهای که چند سال بود داشتم و همه جا با همون میرفتم لباس سادهای پوشیدم که اگر اون جمع اون روز از بیحجابی من نمیرنجیدن با همون لباش ظاهر میشدم. اما پا به جمع مهمانی زنانهی اونها که گذاشتم صحنههایی دیدم که به خوبی شما در همین پست توصیف کردید. نیمه برهنه و تقریبا برهنه. آرایشها که جای خود داشت. برای من نوعی که ذاتا به جنس موافق گرایش دارم اون صحنهها اصلا عادی نبود. تنهاجملهای که به ذهن من میرسید این بود که هر افراطی یک تفریط به همراه داره. هنوز هم بر این باورم هر کس در انتخاب پوشش خوپش آزاده و لزوما من درستتر از بقیه فکر نمیکنم. اما کاش ظرفیت تحمل ما هم بالاتر بود. من اونها رو با اون لباسهای بیش از حد پوشیده و بیش از حد برهنه که برخلاف عقاید من بودند قبول داشتم و هیچ سرزنش نکردم ولی اگه اون روز عید من بدون حجاب با لباس سادهای بودم مسلما مواخذه میشدم.
اگر شخصی چه خانم و چه آقا لباسی بپوشد که به لحاظ جنسی خیلی توی چشم دیگران بیاید و این کار را عمدا انجام دهد، خب بیمار است و ممکن است اختلال شخصیتی «شخصیت هیجانی-نمایشی» داشته باشد. همانطور که اسکیزو فرنیک ها را به شیطان مربوط نمی دانیم و اشخاص منزوی را دنباله رو غرب و غرب زده جا نمی زنیم شخصیت های هیجانی-نمایشی را هم باید به عنوان بیمار بپذیریم.
اگر می خواهیم از جایی شروع کنیم شاید بهتر باشد فریب خود شیفته ها را در مسند قدرت نخوریم.
اگر شخصی لباسی بپوشد که آنقدرها غیرمنتظره نباشد ولی با معیارهای دین من و شما نخواند، احتمالا اشتیاقی به شنیدن نهی از منکرها و امر به معروف های ما هم نخواهد داشت و احتمالا لباسش آنقدر که برای من و شما مهم است برای خودش مهم نیست و در نظرش ما انسان های کوته نظری خواهیم بود که وسواس بیخودی و الکی روی لباس مردم داریم
اگر هم واقعیت چیز دیگریست و آن چیزی که ما را اذیت می کند خود پوشش نیست بلکه تبعات پوشش افراد است و ما از نوع پوشش افراد سطح مطیع بودن آنها و میزان محبوبیت تفکر خودمان را به همه نشان می دهیم و می خواهیم با آن به دشمنان پز بدهیم باید فهمیده باشیم که حداقل در این یک مورد افراد مطیع تفکر ما نیستند و این تفکر جذابیتی برایشان ندارد.
یه چند دقیقه ای تو این وبلاگت تلف کردم، داره حالم بهم میخوره از این همه جفنگیات. بای
مجبور نبودید به گمانم!
متن و کامنت ها قابل تامل بودن.
فقط در تکمیل اینها میخام عرض کنم که آیا آزاد بدون در پوشش و بی قید بودن آن به آزادی شبیه است یا اسارت؟؟
سعی نکنیم پشت عقایدمان مخفی شویم، کمی از دور مساله رو بنگیرم، آیا لذت ها و خواهش های نفسانی در این دنیا پایانی دارد؟
من شاید قبلا برعکس این را می دیدم ولی خواهشن به این فکر کنیم.
سلام
پست شما به لینکهای برگزیده مجله الکترونیکی پارسی نامه افزوده شد
سلام. متشکرم
خواستم به شما بگویم رعایت پوشش به اسلام و مسلمان بودن ربطی ندارد. اشتبااه نکنید. من در آلمان هستم و اینجا هرکس در انتخاب پوشش اش صد در صد آزاد است. اما به ندرت در مهمانی ها پوشش زننده می بینید. به ندرت می گویم چون من خودم تا به حال در مهمانی ها پوشش زننده ندیده ام. حتی در مورد قشر تحصیل کرده این موضوع بسیار مورد توجه است. پوشش این ها چه در محل کار و چه در خیابان و چه در مهمانی بسیار ساده است و همواره مانند سایر مردان بلوز و شلوار می پوشند و بدون آرایش همه جا ظاهر می شوند.
من خود مخالف حجاب اجباری هستم و خود نیز با پوشش بسیار ساده و بلوز و شلوار در این جامعه حاضر می شوم.
نظر دادم برایتان چون از نوشته تان لذت بردم و همواره از این جنون بدن نمایی در قشر مذهبی و در مهمانی های خصوصی به جنون کشیده می شوم!
از مطلبتان لذت بردم. جدی می گویم. اما این ها که شما به مسلمان ها متذکر شده اید (ااشاره به بخش انتهایی متن تان) انگار برای این نا مسلمان ها مدت هاست حل شده و خودشان این مراتب را می دانند بی آنکه مسلمان باشند.
نظر لطف شماست اولا. بعدم بله این موضوع می تونه وجه تفاهم خیلی هایی باشه که به دین اعتقاد دارند یا ندارند. البته نمی تونم پوشش زننده رو به خاطر افراط در حجاب بدونم چون دست کم یه مثال نقض زنده اش خودم هستم! و خیلی ها هم می شناسم که مثل من فکر میکنن و عمل می کنن. اما خب به هر حال این موضوع توی مباحث پوشش توی کشور ما مغفول مونده و بایدبگم که مختص به قشر محجبه هم نیست. یه سیل هست که داره همه رو باخودش می بره.
حتماً پس فردا هم می خواهی متن بزاری که زنان چرا در حمام لباس هایشان را در می آورند و لخت مادرزاد می شوند؟
ببخشید این مملکتی که داری ازش صحبت می کنی احتمالاً افغانستان نیست؟
ارجاعتون می دم به نظر جناب ذهن طلایی
بحث جالبی شد. کاش کمی ریشه یابی بشه که چرا چنین پدیده های مثل آرایش بیش از حد و پوشش زننده در مهمانی ها تو جامعه ما چه در بین قشر مذهبی و چه غیر مذهبی دیده میشه؟ نمیشه گفت نتیجه ی اعمال حجاب اجباری و سرسختی بیش از حد حکومت در این سال ها بوده؟ احتمالا برآیند چندین و چند مساله هست. افراط در حجاب و اجبار در حجاب و سعی بیش از حاکمیت در کنترل کردن مسائل شخصی مردم، همه و همه می تونه دلیل باشه. هر وقت دلیلی به عنوان تنها دلیل صادر شد باید به دنبال مثال نقض بود.
و در آخر باز هم فکر می کنم هر کس در حریم خصوصی خودش آزاده تا وقتی که آزاری برای دیگذان نداشته باشه.
مطلبی هم در مورد نظر محسن :
اگر هم آزادی در انتخاب پوشش برای شما حس اسارت داره، این نظر شماست. دلیلی بر این نیست که به صورت الگوی اجباری از طرف حکومت اعمال بشه.
زاهدا من که خراباتی و مستم… به تو چه… ساغر و باده بود بر سر دستم… به تو چه… به تو چه… تو اگر گوشه محراب نشستی... صنمی گفت چرا ؟ من اگر گوشه میخانه نشستم… به تو چه ؟ آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند تو که خشکی چه به من ؟ من که تر هستم به تو چه ؟
متاسفانه بعضی خانمها همه ی جامعه ی نسوان رو به خودشون محرم میدونند در صورتی که اصلا و ابدا چنین چیزی نیست. خود من خیلی وقته که تمایلی به رفتن به چنین مجالس و علی الخصوص عروسی ها ندارم.به نظرم بیشتر این مجالس در حال تبدیل شدن به حموم زنونه است تا مهمانی. به قول شما این حیا زدایی است. کم کم این پوشش مناسب نداشتن پایش را از مهمانی های زنانه باز می کند به محیط مجازی و بعد هم واقعی.
کاش دخترهای مسلمون و محجبه این چیزها رو بفهمند.
''اینقدر لباس کفار، تن مسلمان جماعت دیده ایم که تشخیصش برای ما سخت است. ''
و البته آنقدر لباس مسلمان تن ِغیر مسلمان دیدیم، که باز هم تشخیصش سخت است!
برای همین است که من عقیده دارم، باید هر کسی آزاد باشد در انتخاب پوشش اش، اینطوری مرد ها هم تمرینی می کنند برای حجاب ِچشمشان!و تفاوت کسی که واقعا اعتقاد دارد و خودش انتخاب کرده حجابش را، مشخص می شود.
به نطر من علتش حجاب ِاجباری است، (منظورم اجبار صرفا از طرف حکومت نیست. بلکه این اجبار ها در خانواده ها وجود دارد) و اینکه می گویید خودتان مثال ِنقض هستید محسوب می شوید، درست نیست، چون قطعا شما خودتان انتخاب کردید،عقیده اش به شما آموزش داده شده، و شما انتخاب کردید که چه نوع پوششی مناسب است.