راه و ماه

زیر پوست زندگی متأهلی

راه و ماه

زیر پوست زندگی متأهلی

دو خواهر

دیروز همسر به سفر کوتاهی رفت. برای اینکه تنها نباشم ریحانه مهمانم شد. یادم می آید وقتی بچه مدرسه ای بودیم چقدر کلاس داشت اگر کسی خواهر بزرگتری داشت که خانه اش میرفت، عروسی اش بود یا حتی دانشجو بود! خواهر کوچکتر پیش بقیه همکلاسی ها کلی قیافه می آمد که بعله ما اینیم دیگه! همچین خواهر بزرگی دارم که نگو! حالا هرچی فکر می کنم چطور خواهر بزرگ داشتن مایه ی تفاخر می شود نمی فهمم.

ریحانه یازده سال از من کوچکتر است. گاهی برایش مادری می کنم، گاهی خواهری و گاهی هر دو بچگی می کنیم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد